تحلیل عضلات یا سارکوپنی، مشکلی بهظاهر کماهمیت ولی در حال شیوع است که از حدود ۴۰ سالگی آغاز میشود و هر دهه نزدیک به ۱۰ درصد از توده و کارکرد ماهیچهای بدن را کاهش میدهد. نبود مداخله مناسب میتواند سالمندی را به دورهای وابستگی کامل بدل کند و فشار سنگینی بر خانواده و نظام بهداشت و درمان وارد آورد.
ریشهها و نشانههای پنهان
سارکوپنی نتیجه ترکیبی از عوامل فیزیولوژیک و محیطی است. تغییرات هورمونی، کاهش ترشح تستسترون و هورمون رشد، افزایش سطح کورتیزول بهویژه در شرایط استرس مزمن، و تأمین ناکافی پروتئین موجب تضعیف تدریجی عضلات میشوند. کاهش سرعت راهرفتن به کمتر از یک متر در ثانیه یا عدم توانایی انجام بیش از ۱۵ بار نشستن و برخاستن پشت سر هم، زنگ هشداری است درباره افت چشمگیر قدرت بدنی.

پیامدها و هزینههای اجتماعی
سارکوپنی نه فقط توان حرکتی را محدود میکند، بلکه احتمال بروز دیابت نوع ۲، کمردردهای مزمن و اختلالات تعادلی را افزایش میدهد. طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت، شیوع این پدیده در جمعیت بالای ۶۰ سال تا سال ۲۰۵۰ دو برابر خواهد شد و هزینههای درمان و مراقبتهای طولانیمدت را بهطور چشمگیری بالا میبرد.
راهکارهای پیشگیری و بازتوانی
برای جلوگیری از پیشرفت تحلیل عضلات و بازیابی توان بدنی، لازم است سالمندان و نزدیکان آنها دستکم به دو اقدام زیر توجه کنند:
- تمرینهای مقاومتی: استفاده از وزنههای سبک یا کشهای ورزشی بهصورت منظم (۲ تا ۳ جلسه در هفته)
- تغذیه پروتئینمحور: مصرف روزانه حداقل ۱.۲ گرم پروتئین به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، همراه با منابع طبیعی و مکمل در صورت نیاز
همچنین مدیریت استرس با تکنیکهای ذهنآگاهی، خواب کافی و تعاملات اجتماعی فعال، مانند شرکت در گروههای پیادهروی یا کلاسهای هنری، میتواند نقش حفاظتی قویای در برابر تحلیل زودرس عضلات ایفا کند. بازتوانی جسمی حتی در دهه نهم زندگی امکانپذیر است؛ بنابراین هیچ زمان «دیر» نیست برای شروع حرکتی تازه به سوی استقلال و کیفیت بالای زندگی.